تمـهیـد پـیـشـرفت کشـور

طرح نظر و ایده درباره مشکلات و مسائل پیش روی پیشرفت ایران اسلامی

تمـهیـد پـیـشـرفت کشـور

طرح نظر و ایده درباره مشکلات و مسائل پیش روی پیشرفت ایران اسلامی

تمـهیـد پـیـشـرفت کشـور

مقام معظم رهبری :
درس بزرگى که ما از این فشارهاى اقتصادى دریافت کردیم، این است که هرچه میتوانیم، باید به استحکام ساخت داخلى قدرت بپردازیم؛ هرچه میتوانیم، در درون، خودمان را مقتدر کنیم؛ دل به بیرون نبندیم. آنهائى که دل به بیرون ظرفیت ملت ایران میبندند، وقتى با یک چنین مشکلاتى مواجه شوند، خلع سلاح خواهند شد. ظرفیتهاى ملت ایران خیلى زیاد است. ما باید بپردازیم به استحکام ساخت درونى اقتدار ملى؛ که آن روز به مسئولان کشور عرض کردیم: در درجه‌ى اول، مسائل اقتصادى و مسائل علمى است؛ که باید با جدیت دنبال شود

آخرین نظرات
  • ۲۲ ارديبهشت ۹۸، ۱۳:۵۰ - پریسا نامجو
    ممنون./
  • ۲۲ شهریور ۹۷، ۱۱:۳۵ - اکروتیک
    عالی

۱ مطلب در آبان ۱۳۸۷ ثبت شده است

از کارکردهای مهم جنبش دانش جویی ایفای نقش واسط بین مردم و مسئولان است. بدین معنا که جنبش دانش جویی از یک سو مطالبه کننده ی حقوق مردم از مسئولان است و از سوی دیگر به عنوان پیشانی جامعه نقش گفت مان سازی در جامعه و هدایت افکار عمومی را نیز ایفا می نماید.

بر فرض پذیرش دوم خرداد 76 و سوم تیر 84 به عنوان نقاط عطف ایفای نقش جنبش دانش جویی در سرنوشت کشور؛ مسأله ی فعلی این است که چرا جنبش دانش جویی اینک آن گونه که شایسته ی شأن او و انتظار جامعه است در سرنوشت کشور اثرگذار نیست؟ و قابلیت اثرگذاری مجموعه ی تشکل های دانش جویی در سال های اخیر با گذشت زمان رو به کاهش است؟

البته از آن جا که فعالیت تشکل های دانش جویی در بطن جامعه و دانشگاه انجام می پذیرد؛ باید پذیرفت که هرگونه ضعف و قوتی در آن نیز متأثر از تحولات اجتماعی است. لیکن علی رغم این مسأله، پارامترهای زیر اعم از این که منشأ اجتماعی و یا دانشگاهی و تشکیلاتی داشته باشند، از مهم ترین عوامل در کاهش اثرگذاری جنبش دانش جویی اند:

1 کاهش عمق فکری فعالان دانش جویی و به تبع آن فعالیت ها

متأثر از تغییرات اجتماعی کشور به ویژه افزایش بی تفاوتی در نسل جدید نسبت به نسل های گذشته، نگرش منفی نسبت به فعالیت سیاسی، تغییر نگرش نسل جدید به اینده، دغدغه های متفاوت نسل جدید، تشدید پدیده ی کنکور و...، ورودی های جدید دانشگاهها از منش فکری متفاوت و سطح مطالعاتی پایین تری نسبت به گذشته گان برخوردارند. به تبع این مسأله، نسل های جدید فعالین دانش جویی که برآمده از هم این جمعیت اند نیز با این ضعف مواجه اند.

از سوی دیگر موضوع اول تشکل ها در دانشگاهها فعالیت و ارایه ی خروجی است و نه انسان (دانش جو). تأکید بر خروجی محوری و القای انتظارات فراوان از تشکل ها نوعی عمل زدگی را در تشکل ها به هم راه آورده است. بر این اساس متأسفانه در بسیاری از تشکل ها برنامه ی مدون و تعریف شده ای برای رشد معرفتی و بصیرتی دانش جویی و سازگاری با فعالیت های دوران دانش جویی وجود ندارد. البته اتحادیه های دانش جویی دوره های آموزشی متعددی را برگزار می کنند که این نوشتار محل آسیب شناسی آن ها نیست. اما به صورت اجمال باید گفت رشد معرفتی و بصیرتی فرایندی مستمر و در دل فعالیت است و نه مقطعی و در این فرایند، هم نیازسازی معنا دارد و هم نیازیابی و... که در فرایندهای آموزشی رایج کم تر مورد توجه قرار می گیرد.

2 کاهش ارتباط تشکل ها با بدنه ی دانش جویی و در نتیجه کاهش جذب

پدیده دیگر در تشکل های دانش جویی کاهش ارتباط میان اعضای تشکل ها با بدنه ی دانش جویی و در نتیجه کاهش کمّی اعضای تشکل ها است. جدای از بی رغبتی دانش جویان که در بخش قبل مختصراً بررسی شد، احساس بی نیازی نسبت به بدنه ی دانش جویی در تشکل ها، بیگانه گی با فضای ذهنی عمومی دانش جویان و ناتوانی در برقراری ارتباط با عموم دانش جویان، ناتوانی در استفاده از پتانسیل بالای دانش جویی، نداشتن پیام جدی برای دانش جویان و ... برخی از علل این مسأله است.

3. فاصله گرفتن از مردم

متناسب با رسالت های تشکل های دانش جویی؛ ارتباط با بدنه ی مردم به عنوان یکی از مهم ترین ملزومات فعالیت های آن ها شناخته می شود. یکی از مهم ترین علل پیروزی گفت مان عدالت در سال های گذشته نیز پیوند آن با مطالبات به حق مردم بوده است. امروز در اثر خلأ مجرای ارتباطی و یا عدم استفاده ی بهینه از مجاری موجود، متأسفانه مطالبات مجموعه های دانشجویی کشور فاصله ی زیادی با دغدغه ها و مشکلات مردم دارد و از این رو پشتوانه ی مردمی جریانات دانش جویی کم، و امکان اثرگذاری آن ها نیز ناچیز است. به عنوان مثال هیچ یک از تشکل های دانش جویی به ویژه در طیف موسوم به اصول گرا مطالبه و یا برنامه ی مستمری درباره ی مشکل مسکن، تورم و... انجام نداده اند که این در نوع خود آسیب بزرگی است.

4 ارتباط گسترده و آسیب زای تشکل ها با مسئولان و جریانات سیاسی

عدم توجه به چارچوب های کار دانش جویی در کمیت و کیفیت این ارتباطات آسیب های زیر را به هم راه دارد:

• آشناشدن فعالان دانش جویی به ملاحظات مسئولان که به تدریج مجموعه های دانش جویی را به سمت محافظه کاری سوق می دهد. البته در این میان آشنایی با مقدورات مسئولان برای انصاف در قضاوت ها و مطالبه ها امری پذیرفتنی است. اما خط مرز این آشنایی حفظ آرمان گرایی دانش جویی و روحیه ی نقادی و مطالبه است.

• با تشدید این رابطه و امکان اثرگذاری بر تصمیمات مسئولان از طریق رابطه ی اعضای اصلی تشکل با آن ها، جریانات سیاسی و سایر اجزای تأثیرگذار، تمایل به اثرگذاری از طریق جذب و هم راه کردن افکار عمومی دانش جویی (و مردمی) کم می شود. به عبارت دیگر مخاطب تشکل های دانش جویی، به جای مردم، مسئولین می شوند و به تدریج تشکل ها از منتقدین مسئولان به مشاورین آن ها تبدیل خواهند شد. این آسیب برای تشکل های هم فکر با بدنه ی حاکمیت و به ویژه دولت به مراتب تشدید می شود.

• ارتباط با جریانات سیاسی بدون یک عمق فکری منجر به هضم در خط کشی های سیاسی می شود و خط کشی های سیاسی جای گزین مبانی اعتقادی و فکری می شوند. در نتیجه با نیروهایی مواجه خواهیم بود که به واسطه ی جریان شناسی سیاسی و اطلاعات به روز سیاسی به جایگاه هایی می رسند که متناسب با سطح فکری و توانایی های آن ها نیست.

امروز مجموعه آسیب های فوق در تشکل های دانش جویی مشاهده می شود و ضرورت دارد تا با توجه ویژه ی تشکل های دانش جویی و بازخوانی اصول فعالیت های دانش جویی در حوزه های مذکور برای رفع این آسیب ها گام برداشته شود.

 

دریافت فایل PDF
عنوان: چرا جنبش دانشجویی افول کرده است
حجم: 129 کیلوبایت
 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ آبان ۸۷ ، ۲۰:۲۳