تمـهیـد پـیـشـرفت کشـور

طرح نظر و ایده درباره مشکلات و مسائل پیش روی پیشرفت ایران اسلامی

تمـهیـد پـیـشـرفت کشـور

طرح نظر و ایده درباره مشکلات و مسائل پیش روی پیشرفت ایران اسلامی

تمـهیـد پـیـشـرفت کشـور

مقام معظم رهبری :
درس بزرگى که ما از این فشارهاى اقتصادى دریافت کردیم، این است که هرچه میتوانیم، باید به استحکام ساخت داخلى قدرت بپردازیم؛ هرچه میتوانیم، در درون، خودمان را مقتدر کنیم؛ دل به بیرون نبندیم. آنهائى که دل به بیرون ظرفیت ملت ایران میبندند، وقتى با یک چنین مشکلاتى مواجه شوند، خلع سلاح خواهند شد. ظرفیتهاى ملت ایران خیلى زیاد است. ما باید بپردازیم به استحکام ساخت درونى اقتدار ملى؛ که آن روز به مسئولان کشور عرض کردیم: در درجه‌ى اول، مسائل اقتصادى و مسائل علمى است؛ که باید با جدیت دنبال شود

آخرین نظرات
  • ۲۲ ارديبهشت ۹۸، ۱۳:۵۰ - پریسا نامجو
    ممنون./
  • ۲۲ شهریور ۹۷، ۱۱:۳۵ - اکروتیک
    عالی

نیازمند اصالت دادن به تفکریم

شنبه, ۱۵ آبان ۱۳۸۹، ۰۷:۴۶ ب.ظ

یکى از آقایان راجع به مسئله‌ى تولید فکر مطلب بسیار مهمى گفتند؛ کاملاً درست است. پایه‌ى علم هم بر فلسفه است؛ فلسفه نباشد، علم وجود ندارد. اگر استنتاج فلسفى نباشد، اصلاً علم میشود بى‌معنا. تولید فکر خیلى مهم است. البته تولید فکر از تولید علم دشوارتر است. متفکرین و نخبگان فکرى در معرض آسیبهائى هستند که نخبگان علمى کمتر در معرض آن آسیبها قرار میگیرند. بنابراین کار، کار دشوارى است؛ اما بسیار مهم است. نکته‌اى که مطرح کردند، نکته‌ى درستى بود؛ بنده بهره بردم و این را قبول دارم.

دیدار با اساتید دانشگاه‌ها، 14/6/89

 

تفکر زاینده اندیشه است.  اندیشیدن عمل فکری است و آزاد اندیشی نیازمند تفکر. در فرهنگ لغات نیز تفکر را به اندیشه‌کردن معنا کرده‌اند.  تفکر از جنس یادگیری نیست. بلکه از جنس زاییدن و نوآوری است. در تفکر مبتنی بر یافته‌های بیرونی یافته‌های جدیدی تولید می‌شوند. ساده‌تر اینکه تفکر توام با خلاقیت و نوآوری  است و در خلاقیت و نوآوری اعتماد به نفس و امید و در امید اندیشه ای نو شکل می‌گیرد و... این چرخه مثبت یک کشور و یک ملت را از عقب‌ماندگی و دنباله‌روی به پیشرفتگی و پیشتازی هدایت می‌کند.

امروز کشور ما با غفلت از مفهوم حقیقی اندیشیدن و به روایتی تفکر مواجه است. گزاره‌های متعدد نادرستی جای حقیقت اندیشیدن را گرفته‌اند و شواهد متعددی هم وجود دارد که این ادعا را اثبات می‌کند:

 

مطالعه یا اندیشیدن؟ مطالعه با اندیشیدن.

یک انحراف بزرگ در مفهوم اندیشیدن، جایگزینی آن با مطالعه است. جریانات متعددی جوانان ما را ترغیب به مطالعه می‌کنند. با الفاظی همچون باسواد است و یا سوادی ندارد نسبت به آدم‌ها قضاوت می‌شود و... . البته مطالعه یک امر ضروری هر جامعه‌ای است. لیکن هر مطالعه‌ای الزاما اندیشیدن نیست. در هر مطالعه‌ای اندیشیدن در محتوای مطلب ضروری است که به آن یادگیری می‌گوییم. اما مهمتر از یادگیری،‌اندیشیدن در چرایی آن مطالعه است و استفاده از آن یادگیری برای تولید اندیشه‌ای جدید، خواه در بسط نظری موضوع،‌خواه در به کارگیری عملی و... این بخش از اندیشیدن که مکمل یادگیری است معمولا در کشور ما مغفول است. البته پذیرفته‌ایم که اندیشه‌ورزی کاری زمان‌بر و کیفی است. اما انتقادمان به نبود این روحیه است.

مسئله شناسی بومی

از دیگر عرصه‌هایی که اندیشیدن در آن ضروری است،‌ فهم درست و دقیق از واقعیات است. یک حرکت فکری و اندیشه جدید برآمده از یک سئوال و مسئله است. بخشی از این مسائل از عرصه واقعی اجتماع سرچشمه می‌گیرند. وقتی با رویکرد تقلید از یافته های غرب در حل مسائل کشور مواجه می‌شویم، متوجه فقدان تفکر و اندیشیدن در واقعیات می‌شویم. یعنی دانشجویان و اساتید ما حداقل تامل و اندیشه را بر روی مشاهدات واقعی خود از عرصه اجتماع نمی‌کنند. با دیدن معلول‌ها، سعی می‌کنند آنها را به همان روشی که دنیا حل کرده است حل کنند،‌ حال آنکه شاید صورت مسائل ما مشابه مسائل سایر کشورها باشد اما الزاما علل آن مشابه نیست.

در علوم انسانی این مسئله از اهمیت بیشتر برخوردار است. ریشه این مشکل در آموزش  علوم انسانی در کشور است. وقتی جوان هجده ساله ما در دانشگاه قبل از هرگونه آشنایی با مسائل کشور، از مدرسه و دوران نوجوانی پا به دانشگاه می‌گذارد و با نظریه‌های گوناگون غربی مواجه می‌شود؛ طبیعی است که ذهنش قالب گرفته و آن‌ها را با نام «زیبای علمی» مبنای فکری‌اش قرار می‌دهد. برای این فرد بسیار دشوار است که با نادیده گرفتن آن ذهنیت‌ها رجعتی دوباره به واقعیت کشور نماید. برای این فرد اگر دانشجوی مدیریت باشد، هیچگاه این سئوال که «مدیر بومی را در استان‌ها منصوب کنیم و یا غیر بومی؟» سئوال علمی و زمینه تحقیق نمی‌شود، همانطور که برای او  «تدوین علمی مدل سفرهای استانی» به عنوان یک الگوی مدیریت اسلامی قابل تصور نیست. اگر جامعه شناسی باشد به ندرت از دل فتنه‌ها تحلیل‌های بومی همچون کتاب «جامعه شناسی 22 خرداد» در می‌آید. اگر علوم سیاسی باشد به دنبال استخراج مدل مواجهه محمود احمدی‌نژاد با رسانه‌های خارجی نمی‌رود. چه بسا رفتار او را از منظر تئوری‌های رایج نقد هم کند!!! اگر علوم‌تربیتی باشد نام پنج مدرسه که با ابتکارات بومی  در تربیت دانش‌آموز موفق شدند را نمی‌داند و....

 اگر از من سئوال کنند که چرا دانشجویان مهندسی بعد از ورود به رشته‌های علوم انسانی به راحتی جای خود را در جامعه باز می‌کنند، پاسخ خواهم داد به دلیل اینکه اول مسئله داشتند، یعنی اول فکر کردند و سپس کتاب خواندند. زمینه ذهنی‌شان مسئله بود و نه نظریه.  شاید اگر ما دو واحد کارآموزی برای دانش‌جویان علوم انسانی  می‌گذاشتیم آنها هم اول با مسئله مواجه می‌شدند، کارآمدی بیشتر داشتیم.

 

اصالت تفکر به جای تقلید

به هر حال در فقدان تفکر، ورودی‌های ذهن چه از جنس مطالعه اندیشه‌های گذشته باشند و چه از جنس مشاهده واقعیات نمی‌توانند ما را به تولید اندیشه برسانند. تولید اندیشه متوقف بر اصالت دادن به تفکر است به جای اصالت به مطالعه و تقلید و... . ما هم در آموزش و پرورش بویژه مقاطع ابتدایی آن، هم در دانشگاه، هم در عرصه سیاسی، هم در حوزه و ... نیازمند توجه بیشتر به تولید فکر هستیم.  تولید فکر مبتنی بر نظام معرفت اسلامی است.

البته نهادینه شدن فضای تفکر نیازمند رعایت سه مولفه اخلاق، آزادی و منطق است که در پاسخ رهبر معظم انقلاب به فضلای حوزه در سال 1382 بر آنها تاکید شده است.

 

این مطلب در نشریه شماره شصت و هفت پنجره منتشر شده است + لینک در magiran + جهان نیوز + نسخه پی دی اف

 

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی